اول از همه این که وقتی دوستم به من خبر داد که جام جم داره با شهاب کسرایی مصاحبه میکنه نفهیدم چه جوری و با چه سرعتی خودمو به خونه رسوندم دروغ نگفتم اگر بگم در کمتر از سی ثانیه ماشین رو پارک کردم خودمو به تلویزیون رسوندم
و بعد این که نمی دانم چه کسی مسئول پیاده کردن این مصاحبه جذاب تلویزیونی بوده که در جملات دست برده و جملات را نصفه نیمه یادداشت کرده و منتشر کرده و یکی دو سوال را هم جا انداخته. چیزی که من به صورت زنده از شبکه جام جم دیدم یک مصاحبه جذاب و پر حرارت بود اما چیزی که خواندم فقط توصیف و روایت یک مصاحبه ای بود که انگار فقط باید به سرعت و بدون بازنگری منتشر می شده خیلی تلاش کردم مصاحبه اصلی را دوباره پیدا کنم و ببینم و خودم متن اصلی را منتشر کنم که متاسفانه تا امروز موفق نشدم اما تلاش کردم از حافظه ام کمک بگیرم تا بتوانم متن منتشر شده را کمی به آن گفتگوی جذاب و شیرین نزدیکتر کنم اما باز هم از زبان خودش "شهاب کسرایی" چیز دیگری است
شنیدن کی بود مانند دیدن
نسترن
مجری : از تیتراژ روزگار قریب شروع کنیم...
شهاب کسرایی : تیتراژ این مجموعه ترفند بسیار فوق العاده ای بود که آن پنج نفر قرار است پرتره یک شخصیت واحد را بسازند. در این تیتراژ شمایل آن شخصیت طوری بیان شد که در هر بخشی یکی از این بازیگرها با حفظ کلیت ، بخشی از دوران زندگی دکتر محمد قریب را بازی خواهند کرد. تیتراژ با زبان بسته با تماشاگر این قرار را گذاشت که هریک از این شخصیتها دوره ای از زندگی دکتر قریب را بازی می کنند.
مجری : از ساخت این تیتراژ بگویید...
شهاب کسرایی : ساخت این تیتراژ خودش یک پروژه مجزا بود و از هنرمندی انیماتورها استفاده شده بود.
مجری : از تجربه با کیانوش عیاری بگویید.
شهاب کسرایی: فوق العاده بود. کار با ایشان یعنی تمرین ، تمرین و تمرین. بازیگر در کارهای آقای عیاری باید با ممارست و تمرین خود را به حدی برساند که ایفای نقش برای بیننده باور پذیر باشد. آقای عیاری با وسواس ، دقت و تیزبینی همیشه سعی می کند هر اتفاقی سر جای درست خودش شکل بگیرد.
مجری : با این اوصاف کارعوامل فنی نیز باید سخت تر باشد...
شهاب کسرایی : اگر توجه کرده باشید این پروژه 5 سال به درازا کشیده شد و عوامل فنی نیز مانند ما بازیگرها با دل و جان در خدمت آقای عیاری بودند و هیچکس انگیزه خود را از دست نداد. و این برمی گردد به مدیریت صحیح آقای عیاری. به قول یکی از دوستان هم کارمان روزگار قریب مانند یک رمان بلند بود و باید کم کم نوشته می شد و فصول مختلف تلخ و لذت بخش را توام داشت ، برای همین کار طول می کشید.
مجری : از طرف خودم و مسئولین شبکه جهانی جام جم از سازندگان مجموعه روزگار قریب تشکر می کنم که آگاهی مردم در مورد این شخصیت افزایش یافت. به عنوان نخستین تجربه بازیگری می پرسم بازی در کنار استاد هاشمی سخت نبود.
شهاب کسرایی : به واقع کار سختی بود که من برای اولین حضور حرفه ای ام در کنار آقای مهدی هاشمی هم زمان یک پرسوناژ را بازی کنیم. به خود ایشان گفتم در کنار شما بودن کوهی از افتخار است و دنیایی از ترس و حشت.
مجری : سختی کار شما این بود که هر دو نفر یک نقش را ایفا می کردید منتهی در دو برش از تاریخ زندگی دکتر قریب
شهاب کسرایی: هدایت درست کیانوش عیاری باعث شد که این موضوع به راحتی انجام شود.
مجری : از بازی در نقش شخصیت بزرگی مثل دکتر محمد قریب ، احساسی که ته دلت ماند چه بود ؟
شهاب کسرایی : عمیقا خوشحالم ، نوعی که نمی توانم آن را توصیف کنم به خاطر اینکه به ناخواست واسطه معرفی شخصیتی شدیم که استاد برجسته ای بوده و حالا بعد از این مجموعه و زحمت هایی که کیانوش عیاری کشید استاد قریب یک شخصیت ملی شده و ما تلاش کردیم که این چهره به بینندگان معرفی شود.
مجری : برنامه های آینده شهاب کسرایی...
شهاب کسرایی: در سریالی به نام بانو مشغول کارهستم که تا دوماه دیگر فیلمبرداری آن ادامه دارد. و افتخار این رو دارم که در این سریال با داریوش ارجمند ، سیاوش طهمورث و خانم فریبا کوثری هم بازی باشم . این سریال توسط فرید سجادی حسینی کارگردانی می شود و لوکیشن های آن در شهر یزد است.
مجری : حرف آخر ...
شهاب کسرایی : هر کجا هستید باشید ، آسمان مال شماست . خداحافظ